همیشه حضانت فرزند قبل و بعد از طلاق برای والدین یکی از مهمترین مسائل بوده و از جزئیات قانونی این امر و قانون حضانت فرزند در سال 1403 متاسفانه اطلاعی ندارند. بسیار رایج است که والدین سال ها همدیگر را تحمل نموده اند فقط بخاطر اینکه مبادا طلاق و جدایی زمینه ساز دوری و ندیدن فرزندانشان شود و جضانت و نگهداری فرزند از آنها سلب شود. به همین دلیل همیشه فرزند در عین حفظ روابط زن و مرد، مشکلاتی هم برای زوجینی که قصد ادامه زندگی مشترک را ندارند داشته است. در این نوشته کوتاه سعی بر این شده که با واکاوی جنبه های قانونی این مطلب مهم، ابهامات در این زمینه را با توضیحات مستند و مستدل قانونی رفع گردد .
حضانت فرزند در ایران
دلابل مختلفی برای جدایی دارد مثل ضرب و شتم توسط شوهر، اعتیاد، مسائل مالی و …. در جوامع سنتی با طلاق بچه از مادر خود دور و باید به اجبار با پدر و خانواده جد پدری زندگی کند و زنان در این جوامع کمترین امکان موجود را برای حضانت فرزند و حتی دیدار و ملاقت او دارند. امروزه در جوامع ما یکی از مشکلات و معضلات جدی بعد از جدایی زوجین قانون حضانت فرزند در سال 1403 می باشد. همیشه برای زوجین سوال بوده حضانت و نگهداری فرزند بعد از طلاق یا قبل از طلاق با کیست؟ آیا مادر باید نگهداری و مراقبت کند یا نه مادر حقی در این رابطه ندارد؟ آیا در صورت حضانت کودک با مادر اعتراض به پیش قسط مهریه امکان پذیر است؟
حضانت قبل از طلاق
مطابق متن صریح ماده 1168 قانون مدنی حضانت قبل از طلاق، هم حق و هم تکلیف ابوین می باشد، یعنی بدون هیچ گونه اولویت و تعریف وظایف، طرفین باید این امر را متقبل شوند. و طفل را نمی توان از پدر و مادری که حضانت با آنها است گرفت مگر در صورت وجود علت قانونی. در موارد زیر ممکن است قبل از طلاق و جدایی زوجین از حق حضانت در رابطه با قانون حضانت فرزند در سال 1403 محروم شوند.
مطابق ماده 1173 قانون مدنی اگر هرکدام از زوجین در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی وظایف خود را به درستی انجام ندهند و صحت جسمانی و تربیت اخلاقی طفل در خطر باشد، محکمه می تواند تصمیم مقتضی برای حضانت قبل از اتخاذ کند.
مصادیق عدم شایستگی حضانت فرزند
براساس متن ماده 1173 قانون مدنی و قانون حضانت فرزند در سال 1402 موارد زیر از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هریک از والدین می باشد:
- اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار.
- اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء.
- ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
- سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدی گری و قاچاق.
- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
قابل ذکر است که متن این ماده در فرض طلاق زوجین نیز حاکم و اجرا می گردد و همچنین در رابطه با شرایط ملاقات فرزند بعد از طلاق حتی اگر پدر یا مادر فاسد نیز باشند باز هم حق دارند فرزند خود را ملاقات کنند.
حضانت فرزند بعد از طلاق
بر اساس ماده 1169 قانون حضانت فرزند در سال 1403 حضانت فرزند بعد از طلاق تا سن 7 سالگی اگر منع قانونی نداشته باشد با مادر است و اولویت دارد و بعد از آن در صورت اختلاف حضانت و نگهدطفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد.
در چه مواردی حضانت فرزند با مادر است؟
بر اساس قانون حضانت فرزند در سال 1401 در موارد زیر حضانت فرزند با مادر است :
- در صورتی که طفل زیر 7 سال باشد و حضانت مادر منع قانونی نداشته باشد. منظور از منع قانونی مواردی است که امکان عدم مواضب یا انحطاط اخلاقی طفل باشد که در بالا اشاره گردید.
- در مواردی که مرد فوت نماید هرچند هم قیم تعیین کرده باشد باز در صورت نبودن منع قانونی حضانت طفل با مادر است.
- در مواردی که دادگاه تشخیص بدهد که حضانت مادر به نفع طفل است.(برای مثال مواردی که پدر قبول حضانت ننماید…یا ولی قهری یا جد پدری شرایط حضانت را نداشته باشد…) حضانت طفل با مادر است.
- در مواردی که پدر به اختیار از حق حضانت و نگهداری طفل صرنظر کند و مطابق توافق طفل را به زن واگذار کند، حضانت طفل با مادر است.
در چه مواردی حضانت فرزند با پدر و جد پدری است؟
بر اساس قانون حضانت فرزند در سال 1403 در موارد زیر حضانت فرزند با پدر و جد پدری است :
- بعد از 7 سالگی فرزند اگر منع قانونی نداشته باشد حضانت با پدر خواهد بود.
- اگر مادر در مدتی که حضانت با اوست مبتلا به جنون شود.
- اگر مادر بعد از طلاق و جدایی مجددا شوهر کند.
- در مواردی که زن فوت نماید هرچند طفل زیر 7 سال هم باشد.
- اگر پدر و مادر طفل فوت نمایند یا در صورتی که طفل مجنون باشد ولایت طفل با جد پدری خواهد بود.
- در مواردی که دادگاه تشخیص بدهد حضانت پدر به نفع طفل است.
- در مواردی که زن به اختیار از حق حضانت صرفنظر کند.
حق ملاقات با فرزند بعد از طلاق
طبق قانون حضانت فرزند در سال 1403 و ماده 1174 قانون مدنی به حق ملاقات فرزند بعد از طلاق پرداخته است. مطابق این ماده اگر زن و مرد طلاق گرفته باشند یا به هر علتی در یک خانه زندگی نکنند هریک از آنها که طفل تحت حضانت آنها نباشد حق ملاقات طفل خود را دارد. زمان و مکان ملاقات را طرفین می توانند توافقی تعین نمایند و اگر طرفین در رابطه با حق ملاقات با فرزند بعد از طلاق اختلاف داشته باشند جزئیات زمان و مکان ملاقات را دادگاه بنا به شرایط و وضعیت طرفین تعیین می کند.
ممانعت از ملاقات فرزند بعد از طلاق
مطابق متن صریح ماده 1174 قانون مدنی هرکدام از طرفین حق ملاقات با طفل و فرزند خود را دارند. اگر بر طبق قانون حضانت فرزند در سال 1403 ، حضانت طفل با زن باشد تحت هیچ شرایطی نمی تواند مرد را از ملاقات منع نماید. عکس این هم صادق است تحت هیچ شرایطی مرد هم نمی تواند زن را از ملاقات منع نماید. هر اقدامی در این زمینه برای ممانعت از حق ملاقات با فرزند غیرقانونی می باشد و در صورت پیگیری دادگاه طرف منع کننده را اجبار به اجازه ملاقات طفل می کند.
اگر ملاقات طفل یا فرزند با طرفی که حضانت با اونیست مضر باشد چه باید کرد؟
مطابق قانون حضانت فرزند در سال 1403 برای حق ملاقات طفل نمی توان ممنوعیت مطلق قائل شده و یا این اجازه را کلا نمیتوان سلب نمود، مگر اینکه بیم ضرر غیرقابل جبران جانی و معنوی بر طفل وجود داشته باشد. بنا به شرایط در مواردی که بیم این باشد که سلامتی جسمی و روحی و روانی بچه به خطر می افتند، ممکن است دادگاه بنا به شرایط دوره ملاقات را طولانی تر (مثلا ماهی یک بار را به دوماه یک بار) یا ملاقات تحت نظارت را حکم دهد. مثلا در حین ملاقات طفل شخص ثالثی هم حاضر یا نظارت نماید.
گروه حقوقی ایرانلا
ضمن آرزوی پایداری و تداوم بنیان خانواده در کشور عزیزمان ،چنانچه در رابطه با مسائلی همچون : طلاق ،نفقه ،مهریه ،قانون حضانت فرزند در سال 1403 و یا انتخاب داور برای طلاق و…. دیگر موضوعات حقوقی به کمک و راهنمایی نیاز داشتید گروه حقوقی ایرانلا با گردآوری گروهی از باتجربه ترین و خبره ترین وکلا از سراسر ایران در خدمت شماست . همواره می توانید با از طریق تماس با ما درخواست مشاوره تلفنی با مشاورین حقوقی مجموعه را داشته باشید .
2 پاسخ
سلام و علیکم
بنده داخل سایت های دیگه فقط دیدم که حضانت بچه بعد از 15 سال تمام قمری به عهده خودشه پس چرا شما اینجا ننوشتید
سال۹۰ازدواج کردیم و سه فرزند پسر داریم
همان ابتدای زندگی دخالتهای مادرهمسرم از موارد کوچک شروع شد و به جایی رسید که هرموردی از زندگی و اسرار ما بود به گوش مادرهمسرم میرسید
متأسفانه همسرم باتوجه به اینکه تحصیلات بالایی دارد و شغل آموزشی هم دارد ولی طبق کلام مادرش حرکت و رفتار میکند و همین موردباعث یک ازدواج با یکی از بستگان که به سفارش مادرش ازدواج کرد و کمتر از یکسال با دخالتهای مادرش از هم جدا شدن؛خواهر همسرم نیز دقیقا رفتارهای همسرم دارد و چهار سال قبل بازهم با تجربه های غلط مادر از زندگی همسرش خارج شد و سه فرزندش به همراه پدر رفتن؛این دخالتها آنقدر زیاد شد که روزانه مشاجره و بحث داشتیم تا یکروز که بحث زیادی پیس اومد و کار به پاسگاه کشیده شد؛وقتی برگشتم متوجه شدم قفل درب حیاط رو عوض کردن و هرچقدر در زدم و تلفن کردم جواب ندادن و بعد از یکساعت لباس کارم و چندتا لباس دیگه رو داخل پلاستیک گذاشتن و ازبالای درب پرت کردن بیرون...جلوی چشم همسایه ها بقدری خجالت کشیدم که لباسها برداشتم و دویدم تا جایی که همسایه ای رو نبینم:چند وقت گذشت و یواش یواش زنگ زدن و پیام دادن شروع شد و بچه ها هم بهانه خوبی بودن که به اسم اونها شروع به رفت و آمد و چندروز ماندن و سفارش خرید و درخواست پول چندبرابر شد برخلاف ظاهر که نبودن مادرش در شرایط جدید که من ساکن منزل پدرم شدم که کسی آنجا نبود؛کمتر از یکسال گذشته بود که با پیام سامانه متوجه شدم که همسرم شکایت کرده وقتی شکایت رو دیدم باور نمیکردم که بااین شدت فریبکار باشن؛توهین و ضرب و جرح نسبت به همسرم و مادرش و قید کرده بودن که دست همسرم شکسته و علاوه بر اینها طلب مهریه و درخواست نفقه هم کرده بود
قبل از جلسه دادگاه قاضی حکم جلب صادر کرد از پاسگاه تماس گرفتن وقتی رفتم متوجه شدیم تاریخی که طرح شکایت شده بود دقیقا روزی بود که ما پاسگاه بودیم و صورتجلسه پاسگاه نوشته شده بود
و این موضوع باعث شد طرح شکایت ضرب و جرح و شهادت مادر همسرم بعنوان شهود کذب اعلام شد ولی بازم قاضی میگفت بابت نفقه که یکسال پرداخت نکردی حکم جلب زدم؛پرینت بانکی همراهم بود و اون مدت بالاتر صد میلیون نقدی و همین اندازه وسیله براش تهیه کردم بااین حال قاضی قرار ضمانت میخواست و ضامن بردم؛الان چند ماه هست که یواش یواش تلفن رو جواب نمیداد و آمدن بچه ها پیش من رو کم کرد تا جایی که تلفنم رو مسدود کرد و بچه ها رو هم اجازه تماس یا دیدن رو بهشون نداد و حدود چهارماه به این شیوه عذابم داد مشاوره ناجا رفتم بعد از دوجنسه با همسرم تماس گرفتن وقتی متوجه شد دیگه جواب تلفن اونها رو هم نداد اورژانس اجتماعی زنگ زدم و متاسفانه جواب اونا رو هم نداد؛از طرفی ندیدن بچه ها برام عذاب آور شده و راضی به جداشدن نیستم و از طرف دیگه توان ادامه دادن با شرایط رو ندارم صادقانه با تمام رفتارهایی که همسرم داشته بازم با تمام وجود دوستش دارم؛دو راهی سختی گرفتار شدم نه قدرت شکایت دارم نه توان ادامه دادن نه صبر دوری بچه هام…
لطفا کمکم کنید